informer, informative
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مدرک مطلعکننده در محاکمه شواهد مهمی ارائه کرد.
The informer witness provided crucial evidence in the trial.
سیستم امنیتی ما برای شناسایی تهدیدات احتمالی به یک اتاقک مطلعکننده متکی است.
Our security system relies on an informer module to detect potential threats.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مطلعکننده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مطلعکننده